بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

سرزمین عقده ها و کله های پوک

۲ دی ۹۴ ، ۲۰:۲۸
نویسنده : کازی وه

میان منی که مانتو میپوشم و شال میزنم سرم و تویی که پوشیه میپوشی و چادر میزنی، وقتی هردویمان فحش میخوریم، فرقی نیست. بین منی که شال میزنم سرم و تویی که پوشیه میپوشی و جفتمان حسرت به دل دوچرخه سواری در خیابان های شهرمان هستیم هیچ فرقی نیست. من و تویی که آرزوی یک قدم زدن ساده در نیمه شب، خندیدن با صدای بلند، در تیررس نگاه های هرزه نبودن را شاید به گور ببریم. بین من و تویی که جفتمان دختریم و دلمان تماشای پرواز پرستوها را در غروب یک عصر پاییزی میخواهد؛ بدون انگشت اشاره ای که موهای رها شده من را و صورت پوشیده تورا نشانه میگیرند، ببین، بین ما هیچ فرقی نیست.بین منی که راه جهنم را نشانم میدهند و باورهایی از تو که خط و نشانشان میکشند، هیچ فرقی نیست.

ما هردویمان به یک اندازه ایم. مشکلِ ما چادر و مو و خدا و پیغمبر نیست. مشکل عقده ایست به اندازه یک کلوخ در گلوی مدعیان آزادی و کله ای پوک و تهی از هیچ که بر گردن مریدان بی چون و چرای باورها و هنجارهای خودساخته، سنگینی میکند. ما هردو به یک جرم متهمیم؛ جرم ما انتخاب است.

حجاب دخترها شال مدعیان آزادی من و تو پوشیه چادر

حرف دل من !!
سپاس بانو 

تلخ تا بینهایت ! 
:)
خیلی...
انتخاب یا جبر؟
شاید انتخاب از بین گزینه های موجود!
باورها و هنجارهای خودساخته... برای مردان هم سنگین است... زنان که کم زور ترند...
واقعا زن ها کم زورترن؟ من احساس میکنم بعضی وقت ها خودشون رو به کم زوری میزنن.
(با کلیت کامنت شما موافقم)
با اینکه چادریم ولی همیشهههههه عقده خیلی چیزا رو دلم مونده مثه راحت راه رفتن بدون اینکه چادر لای پام گیر کنه مثه بقول تو بلند و از ته دل خندیدن مثه خوش بودن وقتی از ریزترین چیزای زندگیم محرومم اه حالم بد میشه از این زندگی زندگی که هیچ نقش ندارم تو زندگیم ....راست گفتی ما هیچ فرقی باهم نداریم
منم سپیدهم..خوشوقتم
منظورم قضاوت شدن از روی ظاهر بود. وگرنه من و شما نقش اصلی زندگی خودمون رو بازی میکنیم. این من و شماییم که تصمیم میگیریم چطور زمانمون رو بگذرونیم. 
من این پست رو نوشتم تا بگم من مانتویی و شمای چادری هیچ فرقی از نظر آدمایی که همیشه چماق قضاوت دستشون گرفتن نداریم. ما هرطوری باشیم اونا میخوان ما به سازشون برقصیم. 
راستش منم خیلی وقت ها به تنگ میام، اما اجازه نمیدم که این جبر روی زندگیم سایه بندازه و امید و روشنی رو ازم بگیره.
خوشوقتم هم اسم جان ؛)
متن عالی بود، عنوان متن از خودش عالی تر! (:
:(
متن اخ از متن هرچی بگم کم گفتم :))
اوه...
این متن...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی