ازش خوشت میاد؟ خب بهش بگو. دوستش داری؟ خب برو بگو! دختر و پسر هم نداره. چیه نشستی یه گوشه یا عکس هاش رو لایک میکنی یا آآآهِ ممتد می کشی یا اشک می ریزی و خیال پردازی میکنی که اگه میشد و کاش میشد و یار نظری به ما نکرد. برو بهش بگو! نمیگم برو بگو عاشقتم و میمیرم برات و میبینمت غش و ضعف میرم. بگو آقای فلان، خانم بهمان من از شما خوشم میاد. آقای، خانم چیز دوست دارم باهاتون بیشتر آشنا بشم، بریم یه شب شام بیرون؟ یه مدت باهم بیشتر حرف بزنیم؟. یا میگه باشه، که خب خیلی هم خوبه! یا میگه برو به درک که بازهم خیلی بهتر از نشستن یه گوشه و زانوی بی عرضگی بغل کردنه، چون اگه بگه نه یا حتی اگه چهارتا فحشم بذاره روش یک هفته ازش بدت میاد، اما اگه نگی تا ماه ها و شاید سال ها درگیرش باشی.
بیایید انقدر دنبال فانتزی نباشم، میزانسن و سکانس های رویاییِ شروع عشق دو طرفه، فقط مال انیمیشن و فیلمه. اینکه پسرها بیان جلو و دخترها ناز کنن، کشیده آبدار بزنن و سرخ و سفید بشن هم مال زمانه ای که آدم ها سال تا سال همدیگر رو جز تو صف نانوایی و کوپن و قندنمیدیدند. مال زمانه ای که برداشتن پشت لب دخترها مساوی رفتن آبروی ایل و طایفه بود. حالا که سال ها از اون روزهای ترسناک گذشته به نظرتون کفر نیست که ما هنوز هم مثل اون ها رفتار کنیم؟ برید، جرات کنید به طرفتون حرف دلتون رو بزنید چون اگه شما این کار رو نکنید بالاخره یه نفر با دل و جرات تر پیدا میشه و جای شما این کار رو میکنه. دختر و پسرهم نداره!
پی نوشت: از این به بعد راجع به رابطه ها خیلی حرف داریم باهم. خیلی ؛)