بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

اژدهاتراپی (۱)

۱۶ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۴۸
نویسنده : کازی وه

چند روز پیش داشتم با اولین مدیرم حرف می‌زدم. اون وقت‌ها که با شور و کلی ایده توی سرم می‌خواستم خبرنگار بشم. ازم پرسید چی شد از کار رفتی؟

گفتم یه روز دعوای لفظی بین باشگاهی شده بود. یه خبر اومد که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس به مدیر باشگاه دیگه توهین کرده. ده دقیقه بعد آپدیتش اومد که مدیر اون یکی باشگاه گفته تو بیخود کردی راجع‌به من حرف زدی. نیم ساعت بعد دوباره مجبور شدم آپدیتش کنم چون بیخیال نمی‌شدن. بعد فکر کردم چقدر بی‌معنیه این کار. اون موقع‌ها فکر می‌کردم کارم باید معنادار باشه.

گفت درست فکر می‌کردی.

گفتم تو چی شد از اونجا رفتی؟

دیگه جواب نداد. اما حرف‌هام رو توی ذهن خودم ادامه دادم:

اگر برگردم عقب از اونجا نمی‌زنم بیرون. می‌مونم و توی کارم تغییر ایجاد می‌کنم. دنبال معنا توی کار نمی‌گردم. معنا ایجاد می‌کنم. ولی قطعاً شکستم میدن! ولی الان فکر می‌کنم بهتره آدم شکست‌های بزرگ بخوره تا شکست‌های کوچیک.

.

آپدیت: قاعده کلی وجود نداره. به تجربیات شخصی خودم که نگاه می‌کنم، این دیدگاه پررنگ‌تره و بله متاسفانه افقم خطیه!

 چون الان فکر می‌کنم بهتره آدم شکست‌های بزرگ بخوره تا شکست‌های کوچیک.

چرا ؟؟؟

 

وقتی احتمال پیروزی نمیدین چرا هنوزم ترجیح میدین شکست بزرگ تر رو ؟

چون هر چقدر توی کار بزرگتری شکست بخوری یعنی دل و جرئت بیشتری خرج کردی، تجربه‌های بیشتری داری و بالاخره یه چیزی رو به سرانجام رسوندی. این‌ها به رشد آدم کمک می‌کنه.

شکست بزرگ درد بیشتری هم داره. بلند شدن بعدش هم سخت‌تره. تعادل ادم بدتر بهم میخوره. مگه اینکه اینرسیت خیلی زیاد باشه :) به این مفتکیا از جات تکون نخوری :)

ببین اینایی که میگی همه درست. هزینه‌اش بیشتره، آسیب‌هاش بیشتره. اما شکست بزرگ رو وقتی میخوری که کار بزرگی رو انجام داده باشی. بعد از اینکه زخمات خوب شد میبینی چقدر به تجربه‌هات اضافه شده. حتی میتونی بابتش پشیمون هم شده باشی اما در عین حال رشدت رو ببینی. شکست‌های کوچیک این قابلیت رو در تو ایجاد نمیکنن.

شکست‌های بزرگ خیلی سخته اما فکر می‌کنم آدم ته تهش کلی به خودش افتخار می‌کنه.

این که آدم بتونه تلاش کنه برای تغییر حتی اگر منجر به شکست بشه، همون جسارت خودش یک نوع برد و موفقیت هست.

دست کم آدم بعدا پشیمون نمیشه که کاش فلان کارو انجام داده بودم.انجام دادی و نتیجه ش مشخص شده.دیگه مغزت رو درگیر اما و اگر نمیکنه.

با کار معنادار موافقم.معنا ارزش هامونه.اگه اونا تو زندگی نباشن افسرده میشیم.افسرده به معنای واقعی کلمه منظورمه نه غم های گاه و بی گاه.

شکست های کوچیک حقیرن، انگار به حساب نمیان

مثل موفقیت های کوچیک

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی