تنها کسی که تمام این سالها بهش فرصت دوباره دادم تو بودی. اوه ببخشید! فرصت چندباره... هفتهای هزار فرصت و ماهی صد هزار و سالی میلیون میلیون فرصت... هر لحظه که دلت ترسید، پات لغزید و اشتباه کردی بهت فرصت دادم. چون تو تنها کسی بودی که لیاقت این فرصتها رو داشتی و حتی الان هم داری. هنوز هم تنها کسی که میتونه هر اشتباهی کنه و دوباره بتونم باهاش از اول بسازم تویی... کازیوه، اینم nاُمین فرصت زندگیت... بیا یه بار دیگه نه از اول، از همین جایی که هستیم، شروع نه، ادامه بدیم.
کاش همه مثل تو با خودشون نهتنها رک باشن بلکه عاشق خودشونم باشن :)
وقتی یکی اینجوری میگه نمیدونم چی بگم! واقعاً اینطور نیست که میگی. از روی ناچاریه شاید!
حس خوبی داشت خوندنش :)
امیدوارم همیشه این طرز تفکر و مونولوگ رو با خودتون داشته باشین.