امنیت یعنی اینکه تمام کوچه تاریک را تا ماشین با دستهای پر از پلاستیک بدوی و توی ذهنت سناریوهایی را مرور کنی که در آن متجاوزی دختری را خفت میکند و دختر هر چقدر داد میزند کسی به دادش نمیرسد. در بهترین حالت ماشین را میدزدد و در بدترین حالت دختر را در ماشینش میاندازد و...
خدا رو شکر که به ماشین میرسی، خودت را میاندازی تو و در را از دست فکر و خیالهایت قفل میکنی. صدبار قفل میکنی.