بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

عمه‌ام زنگ زده که ما داریم می‌رویم پیش مامان و بابات تو هم جمع کن بیا! گفتم عمه، جان عمه‌ات ولمان کن. من شهریور خیلی خوش گذراندم الان وقت کار کردن است. این دو سه تا کار را تحویل ندهم کوفت هم تا آخر ماه توی حسابم نمی‌ماند. البته هیچ کدام را نگفتم. چون عمه‌ام مثل بقیه من و زندگیم را جدی نمی‌گیرد و فکر می‌کند هنوز خیلی بچه‌ام که از این زر زرهای کار دارم و سرم شلوغ است بکنم. احتمالا تقصیر قیافه‌ام است. زیادی بیبی فیسم. یک خط چشمی، سایه پلنگی چیزی هم بلد نیستم بکشم یکم بزرگتر نشان داده شوم. البته موهایم را رنگ کردم اما افاقه نکرد. این روزها دست روی هر گروه سنی که بگذاری موهایشان را رنگ می‌کنند. احتمالا رنگ نکردن بهتر است. این طوری دیگران توهم می‌زنند که طرف به نوعی بلوغ فکری رسیده و بزرگتر از سنش می‌فهمد! خداییش پول هم ندارم. یعنی پول مفت ندارم بدهم آرایشگر که با دو تا قربونت برم عزیزم... این مدل خیلی به شما میادش...آفر ویژه‌مون این هستش... خرم کرده و پول‌های نازنینم را که با خون انگشت در می‌آورم را دو دستی تقدیمش کنم. الله وکیلی خدمات آرایشی توی این مملکت خیلی گران است. تو بگو چی ارزان است؟ همان، همان هم گران است. بیخیال! خلاصه درخواست عمه را بکگراند چک نکرده ریجکت کردیم و نشستیم در آفیسمان (همان اتاق خفه و بو گندویی که نورگیر نیست) اما کو کارمند؟ کو آدم اهل کار؟ کو دلی که دل بدهد به کار؟ نسکافه تلخ و بدمزه و بدبویم را می‌نوشم و به این فکر می‌کنم مسیر بعدی جمع و جور کردن این اهمال کاری‌ها و حواس پرتی‌ها باشد. اما بلد نیستم. باید بروم چند تا مقاله بخوانم و از چند نفر خبره یا آماتور مشورت بگیرم. دنبال کشف اکسیر پروداکتیو (چه لغت زشتی!) شدن نیستم. فقط می‌خواهم بدانم چطور می‌توانم به خودم یک کوچولو کمک کنم.

کسی تجربه دارد؟

می‌شود به من کمک کنید؟

من هر چندوقت یه بار اینطوری می شم :| 
چند هفته پیش دقیقا یه هفته کار نکردم -_- بعد پیام دادن که خانم فلانی؟ :||
هیچی دیگه، عقب موندگی ها رو جبران کردم ولی الان سه روزه باز اون طوری شدم :))) 
روش ها زیادن، ولی نمی دونم چرا هرکدومشون فقط یه بار رو من جواب میدن :))) برای همین نمیدونم به کسی توصیه کنم یا نه 
منم روش‌هام تموم شدن فعلا دنبال ایده جدید می‌گردم. از همه مدل ایده‌ای استقبال می‌کنم :))
معمولا دلیل اهمال کاریای من اینه که خیلی کمالگرام. ینی میدونم دو ساعت وقت دارم اما اندازه 10 ساعت برنامه میریزم واسش و خیالم راحته که برنااامه ریختم!! و صد البته حتی اندازه نیم ساعتم کار نمیکنم! چون میدونم نمیتونم به برنامه‌ای که ریختم برسم، پس کلا بیخیال میشم. چیزی که تازگیا دارم تمرینش میکنم اینه که کار رو به هزار قطعه کوچیک تقسیم میکنم. بعد کوچولو کوچولو انجامش میدم. بعد چون انجامش دادم حس خوبی هم میگیرم و انگیزه میشه واسم و ادامه میدم. فقط مشکلی که هست اینه که هی باید حواسم به خودم باشه که جوگیر نشم و این انگیزه‌ای که گرفتم باعث نشه دوباره نجومی برنامه‌ریزی کنم! :/ یه نوشته‌ای هم زدم رو دیوار نزدیک میزم که میگه "به جایی نمیرسی اگه فقط روزایی که حوصله داری کار کنی" اینم یه کوچولو باعث شده کارام رو هم تلنبار نشن. اما بعضی روزا هم مثل امروز که تعطیله میگم اشکال نداره. به کارات نرسیدی هم نرسیدی. بعضی وقتا آدم واقعا باید دست خودشو ول کنه تا خودش بره قدم بزنه و دلگیریاش کم شن و برگرده و ادامه بده. اون جمله‌ای که گفتم خیلی در مورد یادگیری فرانسه کمکم کرده. چون نذاشتم دیگه رو هم جمع شن درسا و کلا بیخیال شم. منِ قبلی اگه بود میگفت اوووو کو تا من برسم به بقیه، اما جدا این کوچیک هدف گذاری کردن خیلی کمک میکنه. (البته نه در حدی که خیالتم راحت باشه که بابا چیزی نیس که بالاخره انجامش میدم و باز شب شه و ببینی شت! هیچ کاری نکردی. تعادل خلاصه)
+ ببخشید که طولانی شد :)
من این‌ کار رو زیاد انجام دادم خوب بوده اما بعد از یه مدت ولش کردم و دوباره خود خرم شدم!
این جمله رو که خوندم، لحن رضا امیرخانی به ذهنم اومد! «الله وکیلی خدمات آرایشی توی این مملکت خیلی گران است»
...
توی سایت متمم مفصل درباره اهمال کاری و راه های درمانش نوشته... 
اینجا:
 https://motamem.org/?s=%D8%A7%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%84+%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C

مهدی این رو قبلا دیدم. روی من دیگه جواب نمیده!
اینم در حد سه چهار درصد روی من جواب داد! :))

https://www.chetor.com/44051-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%86%D8%A8%D9%84%DB%8C/
من یه کمالگرایی درمان نشده دارم. امشب نشستم برنامه این هفته رو نوشتم و تا اونجایی که می تونستم از توش خط زدم. خودم میدونم فکر کارهای نکرده نمیذاره همون کاریم که دارم میکنم رو تموم کنم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی