دلش نوشتن میخواهد. پستهای طولانی. حرف زدن از کارهایی که کرده، آدمهایی که دیده و روزهایی که از سر گذرانده. نوشتن از فیلمهایی که درگیرش کردهاند و کتابهایی که غرقشان شده و گذر زمان طاقت فرسا در اتوبوس و ماشین و جاده را نفهمیده. دلش کامنت نوشتن و کامنت خواندن میخواهد. دلش نوشتن میخواهد نه هیچ چیز دیگری... نه هیچ چیز دیگری... نه هیچ چیز دیگری (اکوی صدا) هاهاهاهااا
من خودم رو موظف کردم بنویسم. ولی یهو یه روزایی تنبلی میکنم نمینویسم. ولی اینو فهمیدم که هر چی بیشتر بخونی، بیشتر میل به نوشتن ایجاد میشه. وبلاگ بچهها رو که بخونی، به بهانهی جوابشون رو دادن هم که باشه، میبینی که عه، هر روز داری مینویسی.
منم مدام مینویسم. اما اگر این مرز خودسانسوری دست از سرم برداره شاید بتونم منتشرشون کنم و تو نوشتن پیشرفت کنم.
هیچ چی دیگه، نظر خاصی نداشتم فقط چون کامنت خوندن دوس داری گفتم یه حالی بهت داده باشم :)
لطف کردی ولی حالا نه هر کامنتی :))