مردم تفنگ گرفته اند رو به هم، مردم شمشیر را برای هم از رو بسته اند، مردم خنجرهایشان را توی قلب هم فرو می کنند و به امتداد ارتفاع هیکل هم می کشند پایین تا قلب و روده و قلوه هم را بریزند روی دایره ای که اسمش دنیاست، برای دایره ای که اسمش دنیاست و دنیا دهان زمین را از شرم باز کرده که قلب ما روی کوره های آدم سوزی را کم کرده و دنیا خودش را به آن راه میزند که هی نیندازیم گردن دنیا گردن کشی هایمان را، نیندازیم گردن جاذبه و مادیات این دنیا، دنیا به قلب ما اشاره میکند، دنیا چشم هایش را میبندد، خون می پاشد روی صورتش، خودش خودش را می بلعد و نابود میشود قبل از اینکه ما خونش را بمکیم و بگوییم دنیا به مرگ طبیعی مرده است.