بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

بی قافیه ۳

۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۳:۵۰
نویسنده : کازی وه

من همیشه مثل یک مجسمه کنج خانه ام

هیچ شانه ای برای گریه کردنم نبوده است

غیر شانه ام

بغض های من همیشه خاک خورده اند

ماهیان توی حوض قلب کوچکم مرده اند

شب به قلب من رسیده است

فاضل ترکمن

از وبلاگ رونویسی

یادمه اولین بار با فاضل ترکمن توی چلچراغ آشنا شدم با خوندن شعرهای طنزش و خب بعدا توی فیس بوک فالوئر و دوست مجازیش شدم. ولی خب خوب یادمه چندسال پیش توی فیس بوک زیر یه پستی با هم درباره ی فیلم دربند بحث کردیم در حد دعوا! اون مخالف و من موافق فیلم. در حدی که آن فریندم کرد و دیگه هیچ اسمش رو نشنیدم و چیزی ازش نخوندم تا الان اینجا!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی