بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

کیف معلوم

۳۰ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۴۷
نویسنده : کازی وه

یک چیزهایی هست توی زندگی، انجام دادنشان وحشیانه کیف می‌دهد. اصلا هم مشخص نیست چرا و به چه علت و چه بخشی از وجود آدم را ارضا می‌کنند ها! فقط حال می‌دهند. مثل تابستان ها، چهار بعدازظهر که من پابرهنه روی کاشی های گر گرفته حیاط راه می‌روم‌. مثل وقت هایی که با یک چیز سفت فکم را فشار می‌دهم. مثل لذت بردن از درد ساق پای چپم. نشستن در هیچ سانتی‌متریه بخاری برقی. مثل میلم به گاز گرفتن و گازگرفته شدن و چلاندن و چلانده‌شدن. مثل الان که با یک گونی موی تازه از حمام درآمده، خیس خیس فرو رفته ام توی بالش، مغزم هیچی نمی‌فهمد، دستم هر دوتا تکواژ اشتباه تایپ می‌کند و پلک هام داغ داغ است و هی روی هم می‌افتد، اما من از اینکه وسط خواب و بیداری باشم و بتوانم بدون غلط بنویسم هم لذت می‌برم.

#دختردیوانه

لذت هاتون مستدام.
باز جای شکر داره از ورزش کردن در هوای آلوده این چند روز لذت نمی بری :)
کلا از ورزش کردن لذت نمیبرم :)))
منم از فشار دادن ناخنم روی پوست کنار ناخن اون یکی انگشتم لذت می‌برم، مخصوصاً وقتی جاش بمونه :|
دیوانه‌تر از من هنوز خلق نشده! D:
این بیشتر درد داره تا کیف :|
همه شون یه جای دلم،اون پا برهنه رو کاشی ها تو فرق سرم!!!
نکن دختر!
اون بیشتر از همه کیف میده به خدا. امتحان کن گلی :))
گاهی سادیسم داشتن هم لذتبخش میشه
منم گاهی فشار دادن چشامو دوست دارم
خودآزاری اسمش روشه آدم اذیت شه. و الا وقتی کیف میکنی که لذته!
چاپلین  اواخر عمرش یک فهرستی از صد و یک خوشی کوچک داره، خوشی هایی خیلی کوچولو که به قول شما وحشیانه کیف میدهند. این را که خواندم یاد اون افتادم. 
مثلا  یکیش این بود که از خواب بیدار شی و بیبینی بیرون برف اومده. یا بری حمام  و بیرون  یکی برات  حوله رو گرم کنه وقتی میخای حوله گرم بهت بده
سپیده چاپلین :)
دیووونه ها خوبن ،، خوبن که دیوونن :)))
کیف خرکی؟:) خرکیف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی