بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

کاش دنیارو خدا ببره...

۵ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۳
نویسنده : کازی وه

آی شیشه شور

بیا بشور

غمُ ز روی پنجره

تا وا بشه این منظره

تا بشینم روی سکو

زل بزنم به آسمون

موهامُ باز باد ببره

دلم رو افتاب بزنه

دنیا رو رها بکنم

خدارو پیدا بکنم

آی شیشه شور

بیا بشور

دنیا رو از خستگی ها

کلاف و دلبستگی ها

آی شیشه شور

بیا بپاش

یه چیکه آب رو پنجره

تا تلاپ تالاپ از آسمون

یه نقطه نور تاب بخوره

دلم رو افتاب ببره

رویاهامُ خواب نبره

دنیا رو خدا ببره

یک.از راه پله که اومدم پایین، لکه های خشک شده روی شیشه دلم رو گرفت، گرفت و ول نکرد تا اینکه رسیدم خونه و دفترمُ باز کردومُِ اینُ واسش نوشتم . حالا هر وقت دلم میگیره میزنم زیر آواز و اینُ بلند بلند با ملودی های ساخته شده توسط دهان و لب و حنجره ی گرامی میخونم.

دو. این جز همان پست توهم شاعری ست که گفتم.