بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

ای درمان همه درد هایم

۱۱ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۳
نویسنده : کازی وه

دندان های دردناک لعنتی؛ ریشه پوسیده دو تا آسیاب بالا و در آمدن عقل در مجاورش وقت گیر آورده اند که درس زندگی بدهند؛ من اما پشتم را میکنم و مچ دستم را فشار میدهم که از استخوان درد نترکد و کلیه ام را ماساژ میدهم و نگران گوش هایم هستم که از وقتی صدای ضبط شده لعنتی ات را شنیدند نسبت به هر صدای دیگری کر شده اند.