بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

مترجم دردها-2

۵ دی ۹۵ ، ۱۹:۰۳
نویسنده : کازی وه

آقای کاپاسی :«توی مطب کارمیکنم.»

آقای داس :«دکتری؟»

«نه، در مطب یک دکتر کار میکنم. مترجمم.»

«دکتر مترجم میخواهد چه کار؟»

«دکتری که من برایش کار میکنم کلی مریض گجراتی دارد. پدر خود من هم گجراتی بوده. منتها در این منطقه کم پیدا میشود کسی که گجراتی بداند. یکیش هم خود دکتر. برای همین از من خواسته توی مطبش کارکنم و حرف مریض ها را برایش ترجمه کنم.»

آقای داس :«به حق چیزهای نشنیده»

خانم داس :«اتفاقا چه رمانتیک!»

آقای داس :«کجاش رمانتیک است؟»

خانم داس :«آقای کاپاسی آدامس میخوری؟ از کارت بیشتر بگو آقای کاپاسی!»

جومپا لاهیری مترجم دردها کتابخوار