بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

یک عدد فریلنسر اهمال‌کار

۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۴:۵۷
نویسنده : کازی وه

رئیس من همیشه از دستم می‌ناله که چرا کارها رو به موقع تحویل نمی‌دم یا چرا حداقل در جریان پروسه کار قرارش نمی‌دم. لابد پیش خودش فکر می‌کنه که من صبح تا شب در حال جستجو و تحقیق و یادگیری مطالب جدید در حوزه برندینگم. زهی خیال باطل! آخه کدوم پروسه تولید مرد حسابی؟ من ته تهش دم ددلاین یا حتی بعد از اون، وقتی خیالم راحت شد که دیگه آب از سرم گذشته تازه رغبت می‌کنم یک تکونی به باله‌هام بدم. اون هم نه کله صبح و فوری. می‌ذارم خورشید قشنگ غروبش رو بکنه، شام تپلم رو بزنم، سریالم رو ببینم و خوندنی‌های آخر شبم رو بخونم و بعد شروع می‌کنم به کار! وقتی پروژه رو تحویل می‌دم چنان بابت کیفیت کار برام کف و سوت می‌زنه که می‌خوام از خجالت آب بشم. اما آدم که نمی‌شم هیچی! پروژه بعدی رو هم سه روز طول می‌دم تا دوباره همون گردونه دم ددلاین، غروب خورشید، شام تپل، سریال، کتاب، پروژه انقدر بچرخه و بچرخه بلکه بخت کار کردن ما هم باز بشه. 

خوب بیا و یه بار اینکارو نکن

همیشه که اینجور نیستم. یه دوره‌ای پیش میاد دیگه.

:|

خسته هم میشی :|

خسته نباشی :|

سلامت باشید!

من. دقیقا من.

دقیقا تو درک می‌کنی درد نهفته پشت طنز این متن رو.

خداقوت..کاش من هم یک فری لنسر بودم:)

خب  شما هم برو بشو.

پروسه‌ای که در مورد امتحان، تکلیف، مشخص کردن اوضاع رابطه و دیگر موارد استفاده میشه.

احسنتم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی