بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

پیشگیری از بارداری با اعمال شاقه!

۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۳۱
نویسنده : کازی وه

من هی میگم از حاملگی مثل سگ میترسم و ایشون هی یادآور میشن که از هر چی بترسی سرت میاد. بعد میگم خبالا نترسم سرم نمیاد؟ میفرمان که نه عب نداره بترس ولی بیان نکن. من میگم بیان نکردن ریسک بارداری رو کاهش میده؟ اسپرما بفهمن تو همچین کفری رو بیان میکنی گازانبری حمله میکنن؟ میگن چرا خفه نمیشی؟ چرا قانع نمیشی؟ میگم والا شما شروع کردین! ایشون پشتشون رو میکنن و احتمالا این مدل ترس رو درک نمی‌کنن. و من همچنان از بچه نداشتن و نخواستن و نشدن و نبودن و امثالهم خوشحال و شاد و خندانم و از حاملگی ترسان و لرزان.

یعی همسر اگه بچه بخواد ، باز شما خوشحالید از اینکه ندارید؟
آره.
مثلا اگه به حاملگی محل ندیم سرمون نمیاد؟ :دی
توسط دیوونه‌ها احاطه شدیم :))
من قبلا عاشق بچه بودم به شکل دیوانه واری، اما الان که دو تا خواهر زاده دارم، کم کم دارم به تصمیم بچه دار نشدن به شکل جدی فکر میکنم. در عین حال که عاشق شونم اما واقعا فاجعه است بچه بزرگ کردن.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی