بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

دومندش

۹ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۳۵
نویسنده : کازی وه

کسی که راهی برای خودش انتخاب کرد، بد یا خوب، حتا حق گله جلو آیینه را نیز ندارد. کسی را مجبور نکردند که بیاید. خانه‌ات را رها کن، خانواده‌ات را رها کن. علائق‌ات را ببر. اگر چنین کاری صورت گرفت، اجبار و احتیاج درونی بود. این اجبار متعلق به خود آن شخص بود. خودش انتخاب کرد. در میان مسائل چیزی که وجود دارد، یک آزادی انتخاب نیز هست. پس دیگر گله برای چه؟ برای خانواده؟ برای پدر؟ برای مادر؟ آیا خاطرات واقعیت‌ها، قشنگ‌تر، لذت‌بخش‌تر و رنج‌آورتر نیستند؟ اگر ما از خانواده جدا نشویم، اگر ما علایق را از لحاظ مادی و ظاهری نبریم، طبیعت این جدایی را پیش می‌آورد و زمان روی هر چیز پرده می‌کشد. پس در مقابل امری که دیر یا زود باید انجام بگیرد، گله برای چه؟

از نامه بهمن محصص به سهراب سپهری