بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

*

۲۶ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۵
نویسنده : کازی وه

استارت یکی از پروژه‌های سال آینده رو زدم: عاشق شدن!

خدا پشت و پناهت ;)
باز اومدی مرخصی؟ 
چاکرم ؛)
عروسی دعوتمون کنی ها :(((

من روشن شده بودم تا حالا؟
هاهاهاها 
این پستم دام بود برای روشن شدن جنابعالی ^_^
+عروسی خز شده دیگه
ویرایش و تغییر فونت وبلاگ شما بصورت رایگان!
جدی؟ خیلی لطف میکنید چون ما خودمون فلجیم نمیتونیم!
من نمیدونم. به هر حال یه شیرینی ای چیزی باید بم بدی
حالا تا ببینم :دی
اولین چیزی که به ذهن خطور می کنه عاشق یک شخص شدنه،  اما فک کنم منظورت از این دست عشق ها نبوده باشه! به هر حال به سلامتی :)
ااا عروسی:)منم میام:دی من نمیدونم.زرشک پلوی عروسی رو باید به من بدین:دی
البته منم روشن نشده بودم تا حالا ولی عروسیو میام:)))
یعنی هرکی عاشق شد عروسیم میکنه؟
نه،صرفا.ولی متونه عروسی کنه.من به بعد مثبتش نگاه کردم:)
به هرحال چه با عروسی چه بی عروسی از زیر شیرینی دادنش در نرو:))
همین که بیام از تجربیاتم بنویسم خودش سه تا جعبه نون خامه ایه. برو خداتو شاکر باش :))
مرحبا و مبارکا :)
توصیه می کنم پروژه دیوانگی رو هم بهش اضافه کنید :) 
در کنار این پروژه لازمتون میشه :)
اونو قبلا اینستال کردم :))
جای ستاره باید قلب میذاشتی! :D
راست میگیا :))
دیگه کلاً برگشتم به دیار D:
خوش برگشتی ؛)
یعنی عاشق شدن استارت داره؟ قبلش باید برنامه‌ریزی  کرد؟ پروژه‌س؟ مثه کنکور؟
آره!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی