بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

از اهواز تا اسلو

۹ آذر ۹۵ ، ۱۴:۲۹
نویسنده : کازی وه

از اهواز تا مسکو، از مسکو تا بوداپست، از بوداپست تا اسلو دویده‌بودم؛ راهی نبود که همه‌اش را دویده‌بودم. دوستم زنگ زده‌بود که ساعت پنج عصر اسلو‌ام بیا. گفتم نمیرسم بابا. دیر میشه. نمیتونم. گفت بدویی میرسی. همش ۲۰دقیقه است. من هم دویده‌بودم. از جنگل ها و ساختمان ها و مزرعه‌ها و خانه‌ها و آدم‌ها رد شده بودم. از مرزی که وجودنداشت گذشته بودم و یک ربع به پنج رسیدم به اسلو اما دوستم نیامده‌بود.از قطارش جا مانده‌بود.

از خواب که پریدم توی تختخوابم بودم اما پاهام درد می‌کرد؛ خیلی هم درد می‌کرد.

یاد از کرخه تا رابن  یا از پاریز تا پاریس افتادم:دی
:)) 
ایول ،اینو هستم...
واقعا عالی بود میگم واقعا ...
منم یاد کرخه تا راین افتادم :))
کرخه تا راینو که با هواپیما رفتن!
من یاد دشیل تو شگفت انگیزان افتادم:)))
دش بود فکر کنم :))) 
خُب مسافت زیاد بوده پاتون درد گرفته !  :/
اسم کاملش دشیل بود صداش میکردن دش:دی
عاشقتم :)))
مجددا به لیست دنبال کننده ها اضافه شدی سپیده جان ...
قربانت :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی