بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

چه کاری بهتر از اینکه آدم ها را بهم وصل کنی؟

۵ دی ۹۴ ، ۱۴:۴۹
نویسنده : کازی وه

قرار است بعد از اینکه دور دنیا سفرکردم و از همه چیز عکس گرفتم، بروم اداره پست و در قسمت نامه های شخصی کار کنم. فکرش را کنید! چتری هایم را کوتاه کنم و یونیفرم اداره پست را بپوشم و سوار دوچرخه شوم و نامه عاشقانه یک پسر شیرینی پز را به دخترگلفروش سر چهارراه برسانم. یا خاطرات و دلتنگی سرباز جزیره خارک را ببرم بگذارم کف دست های پرپری مادرش. یا عکس ها و نامه ی یک برادری که سال هاست خانه نیست را ببرم بدهم به خواهرش. نامزدها و زن و شوهر های دور ازهم را بگو، دوست ها و رفیق های جان جانی که هم را گم کرده اند را بگو، نامه های اولین ابراز عشق را بگو، عکس ها را بگو، هدیه های فینگیلی توی پاکت پست را بگو!

البته از آن روبرو اشاره میکنند خیلی هیجان زده نشوم، چون مردم دنیا خیلی وقت است برای هم نامه نمی نویسند و من هم بهتر است بروم کشکم را بسابم یا یک دور دیگر دور دنیا بچرخم. اما من میدانم تا آن موقع یک اتفاقی می افتد و آدم ها بعد از اینکه از تلگرام و ایمیل و واتزآپ خسته شوند، بعد از اینکه آخرین اس ام اس هایشان را بفرستند، بعد از اینکه آخرین سرچشان را بکنند، بعد از اینکه از کاووش و نرسیدن به هیچی خسته شوند دوباره کاغذی از وسط دفتر میکنند و نامه ای می نویسند و با هر کلمه اش می فهمند چقدر حرف ها هست که نمیشود توی پیامک و تلگرام گفت، چه حرف ها یی را که نمی شود پای تلفن گفت، چه حرف ها یی را که نمی شود حضوری گفت. حرف هایی که توی دل آدم گیر کرده اند و تا قبل از اینکه رودل کنیم باید تبدیلشان کنیم به واژه و بریزیم روی کاغذ. حرف هایی که فقط باید نامه شوند، حرف های کاغذی. اصلا شاید دلیل این همه سردی رابطه ها همین نامه ننوشتن ما باشد. کسی چه میداند!. خُب وقتی که آن اتفاق ها که گفتم بیفتد، چه شغلی توی دنیا بهتر از پستچی بخش نامه های شخصیست؟ اصلا چه کاری بهتر از اینکه آدم ها را به هم وصل کنی؟همم؟

من هنوزم از تحویل گرفتن مرسوله پستی ذوق‌مرگ میشم! خیلی خوبه ^_^
بیا جفتی باهم بریم تو پست مشغول شیم :D
وای منم. اصلا احساس میکنم خیلی واسه طرف مهمم که این همه وقت گذاشته و برام چیزی رو پست کرده :)
باشه پایه تم ؛)
ایشالا بری تو یاهوو یا گوگل مسئول بخشِ mailها شی
اگرم نشد همینجا بری توی میل‌فا یا وطن‌میل و رئیس شی :/
اون واسه شوما حال ندارا خوبه. ما حال دارا کار پویا میخوایم :پی :دی
:) این پست رو حسابی دوست داشتم
^_^
من مخالفم. بنظر من هیچ چیز مثل ملاقات حضوری نمیشود. توی نامه، تلفن، تلگرام و ... نمیشود احساس را انتقال داد و در عوض خیلی دروغگویی و ریا و بلاهایی که الان ما دچارش هستیم را رواج میده.
نمیشه گفت قطعا! 
به نظر منم لذتی که تو ملاقات حضوری و لمس و دیدن آدم ها هست تو هیچ کدوم از راه های ارتباطی نیست. اما نامه هم خوبه، برای وقت هایی که فاصله جغرافیایی داریم.
خیلی شغل خوبی انتخاب کردی
امیدوارم تا اون موقع بخش نامه های شخصی تاسیس بشه...
اگه نشه هم خودم تاسیس میکنم :دی
این که جداشون کنی :|
خیلی هم حال میده 
روانی هم نیستم O_O 
اینم یجورشه خب :))) بدجنس :پی
دعوا بندازم مثلا ...
اووووووف چه شود :دی
اگه بتونی با زیرکی این‌کار رو انجام بدی خوب میشه :دی
راست میگی سپیده...

نامه ها یه حس قشنگی دارن.
خیلی قشنگ تر از اس ام اس و پیام هایی که توی شبکه های اجتماعی می ذاریم
آره، حسی که تو نامه است متفاوته ،وقتی کسی با ذوق و وسواس برات کلمات رو انتخاب میذاره و فکر میکنه چی بنویسه تا خوشحالت کنه خیلی ارزشمنده،...
سلام :)
پست شما یکی از پستای منتخب این هفته ی رادیو بلاگیها بوده.
امیدوارم گوش کنی و ازش راضی باشی:)

Telegram.me/blogiha
Instagram.com/blogiha

موفق و شاد باشی:)
سلااام
خیلی ممنون از انتخابتون، لطف داشتید :)
صدای آقای حامد هم خیلی گرم و دلنشین بود. تشکر.
سلام عزیزم 
پست زیبات رو تو رادیو بلاگیها شنیدم 
واقعا عالی بود ممنون 
واقعا چه کاری بهتر از این که آدمها رو به هم وصل کنی
ممنون از شما سایه عزیز.
واقعا چه کاری بهتر از این؟ :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی