بوسیدن پای اژدها

یادداشت‌های نیمه‌شخصی که به مرور زمان تکمیل می‌شوند

فروکردن از نوع فرهنگی‌ هنری!

۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۴:۲۶
نویسنده : کازی وه

بدبختی ما از آنجا شروع شد که هرکس از راه رسید و بهش گفتیم داریم فلان غلط را می‌کنیم، زد پشتمان و با عباراتی نظیر: مگه خل شدی؟ بشین زندگیت رو بکن! دیووونه! ببینم چند مرده حلاجی! ببینم چی می‌کنیا! وای به روزگارت اگر از پسش برنیای! داری ریسک می‌کنیا... یک تب چهل درجه را انداخت به جان ما که اگر المپیاد ادبیات مدال نیاورم چه خاکی برسرم بریزم؟ اگر در مسابقه شنا اول نشوم چه؟ اگر مدرسه خاص(!) قبول نشوم چه؟ اگر انتخاب رشته‌ام مطابق آرمان‌های آغشته به زهرمار فک‌وفامیل نباشد چه؟ اگر ازدواج نکنم و بچه‌دار نشوم چی فکرمی‌کنند؟ فلانی هنوز یادش هست که یک زمانی گفتم زندگی در خارج را دوست ندارم و مام وطن یک چیز دیگری‌ست؟ حالا اگر بفهمد یکسال‌ونیم است منتظر پذیرش از ونزوئلا هستم چه؟ اصلا همین خود من که چند وقت پیش به کسی گفتم حیف نیست آدم موهایش را با این مواد شیمیایی نابود کند؟ و با شنیدن حالا دوسال دیگه که با موی بلوند‌بلوطی اومدی جولون دادی میبینمت! جدا از اینکه سه‌شب است دارم فکرمی‌کنم اگر یک روز هوس رنگ‌کردن به سرم زد چه مدل لبخندی بیشتر به بلوندبلوطی (اصلا چی‌چی هست؟) می‌آید، می‌خواهم بگویم بیایید کار به کار تصمیم‌های هم نداشته باشیم. همانقدر که ما یادمان نمی‌ماند فلان روز زیر پست اینستاگرام فلان سلبریتی چه فحش کاف‌داری را چاشنی کامنتمان کردیم، بقیه هم خاطرشان نیست که یک وقتی اشتباهی به ما اعتماد کردند و حرف دلشان را زدند. پس کله مبارک را جای فرو کردن در ماتحت زندگی دیگران یک جای بهتری فرو کنیم. هوووم برای شروع... مثلا همین نقاشی شب‌پرستاره عالیجناب ونگوگ که یک‌هفته ‌است من را شیفته خودش کرده، مکان بهتری برای فروکردن نیست؟ هان؟ 

پشت صفحه ی اول مجله ی کانون همیشه از این نقاشی ها میگذاشتن... یک آقای بود که فقط فرشاد اَش در ذهنم باقی مانده... ولی هیچ وقت این نقاشی ها را درک نکردم... 
چرا درک نکردی؟
خیلی موافقم! خیلییی
بله بهتره به این نقاشی خیره باشیم...

:: متاسفانه بخشی از فرهنگ ما شده این چیزها و ریشه کن کردنشون بسی سخته...
نمی خوام خدای نکرده ناخواسته به کسی توهین کنم ولی این نقاشی رو که منم بلدم بکشم... ولی مثلا نقاشی های کسانی مثل استاد فرشچیان عالیه این ها بیشتر شبیه نقاشی بچه های دبستانیه... بازم میگم قصد توهین ندارم.
تو اول گفتی درک نمی‌کنم. وقتی درک نمی‌کنی چطور میتونی بکشی رو نمیدونم.
من زیاد از شناخت نقاشی سر در نمیارم و چندتا سبک رو بیشتر نمیشناسم. اما خودم مدتی نقاشی کشیدم و باید بگم کار خیلی سختی بود برام. 
ضمنن ابتدایی بودن یا پیچیده بودن کار چندان مهم نیست. من به عنوان مخاطب سعی میکنم از اثر لذت ببرم. حالا میخواد ونگوگ باشه یا فرشچیان یا پیکاسو یا محصص یا ماگریت یا هرکی.
مگه کشیدن درک کردن میخواد؟؟!
:: این بحث تخصص من نیست از اول نباید اظهار نظر میکردم:)
درسته بحث لذت بردن کاملا جداست :)

بلوند بلوطی رو نمی دونم چیه ولی اگه به روونی و زیبایی اسمش باشه که خیلی هم خوب و قشنگه :))

راستی سلام :)

سلام به روی ماهت :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی